کنج زندگی

روزنوشت های من

تولد 23 سالگی

دیروز ینی 3 دی تولدم بود :)


مامانم صبحش گفت به بابات گفتم برآت کیک بگیره ولی من گفتم حوصله ندارم و بچه نیستم اونم گفت باشه

شبش هم خونه خالم مهمون بودیم برا شآم،  نگو مامان اونجا گفته امروز تولدمه دایی بزرگم که شیرینی فروشی داره جیرینگی رفته یه کیک از مغآزه آورده...  خلاصه دیدم همشون یه لبخند مرموز تو چهرشونه نگو میخوان سورپرایز کنن

پسر خاله مم که 5 سالشه کیک و دیده بود هی میومد بهم میگفت پس کی تولدت میشه کیکتو بیارن... 

خلاصه دیگه کیکو آوردن و مراسم فوت و جیغ و کف و بریدن کیک (که به علت ازدیاد بچه ها به صورت دسته جمعی انجام گرفت)برپا بود بعدم نوش جان کردیم و اومدیم خونه... 

اینم از مراسم تولد 23 سالگیم :)

۰۵ دی ۹۴ ، ۰۰:۳۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم اجازه؟

به یاد گذشته ها :(

ایـــטּ روزها دچــــار سر گیجـــه‌ام!



تلخ تــــر از تلـــخ!



زود مــــے رنجم!



انگـــار گمشـــده‌ام!



حتـــے گاهــــے مے‌ترســـم !!!



چـ اعتــــراف بــدے!



شایـــد لحظـــه ڪوچ مـــטּ نزدیــڪ شــده!



دلـــم هــــواے سرد غربــــت دارد…



√هـواے   مــــــ ــــرگ  ….!!!



هنگــامــی کــه مُــردم



تکــه یخــی بــر روی خــاکــم بگــذاریــد



هــر روزه بعــد از طلــوع آفتــاب!



تــا بــا آب شــدنــش روی خــاکــم



گمــان کنــم



کســی کــه مــن بــه یــادش بــودم



بــه یــادم گــریــه مــی کنــد...

۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۶:۴۸ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خانوم اجازه؟

گذشته

وقتایی تو زندگی آدم است که دوس داره برگرده به عقب،  دوس داره زندگیه گذشته رو داشته باشه

همیشه حسرت گذشته رو میخوره... 

منم از همون آدمام... یه زمانی کنکور داشتم دوس داشتم برگردم عقب همون وقتا که دلخوش بودم با درس خوندن 

کنکور قبول شدم دوس داشتم برگردم عقبو بیشتر درس بخونمو رشته ای که خودم دوس دارم قبول شم... 

اومدم دانشگاه و دوس داشتم برگردم به چن ماهی که مجازی طی کردم... الان سال آخرم و دوس دارم برگردم سال اول... 

من همیشه تو حسرت گذشته زندگی کردم 

نمیدونم کی حسرت امروزمو میخورم... 


۲۵ آذر ۹۴ ، ۲۳:۴۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
خانوم اجازه؟

شروعی دوباره

نمی دونم از کجا شروع کنم نمیدونم باید چی بگم فقط میدونم که اومدم... اومدم تا دوباره شروع کنم... با قصه های جدید... با آدمای جدید... و شاید با زندگی جدید :)


من ن. ح.

متولد 71/10/3 

دانشجوی شیمی... 

آذری زبان

الان در فرجه امتحاناتم و مثلا دارم درس میخونم...



راستی سلاااااااااااااااااام :)



۲۴ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خانوم اجازه؟